تاثیر ریسک درگیری ایران و طالبان بر بورس چقدر است؟
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۳۲۳۴
جنگ مرزی بین ایران و طالبان دیروز بورس را تحت الشعاع قرار داد و موجب ریزش سنگین شاخص و سرخپوشی نمادهای بازار شد.
افزایش ریسکهای سیستماتیک در مقاطعی به مهمترین عامل پیشروی معاملات سهام بهخصوص در بازه زمانی کوتاهمدت بدل میشود. سایه سنگین ریسک سیاسی در روز گذشته، مهمترین عاملی بود که معاملات دومین روز از هفتهجاری بورس تهران را تحتتاثیر قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در جریان دادوستدهای روز یکشنبه بورس تهران نیز ریسک نوظهور درگیری ایران و طالبان در مرزهای شرقی کشور بهطور کامل جریان معاملات سهام را تحتالشعاع قرار داد و موجبات سرخپوشی نماگرهای تالار شیشهای را فراهم کرد.
در روز گذشته، هر سه نماگر اصلی بازار سهام در مدار نزولی و منفی کار خود را به اتمام رساندند. شاخصکل بورس تهران با افت ۵۴هزارواحدی که معادل ۳۴/ ۲درصد بود، مجددا کانال ۲میلیون و ۳۰۰هزارواحدی را ترک کرد. نماگر هموزن اما وضعیت بدتری را سپری کرد و تحتتاثیر فشار فروش موجود در نمادهای کوچک، افت ۳۸/ ۳درصدی را ثبت کرد. چنین افتی در نماگر هموزن و شاخصکل بورس از روز ۲۳اردیبهشت بیسابقه بودهاست. بیست و سومین روز اردیبهشت، آخرین روز از ۵ روز ریزش ممتد و متوالی بورس تهران بود که از میانههای اردیبهشت شروع شدهبود و پس از آن معاملات بازار رنگ متعادلتری به خود گرفته بود و شاهد جابهجایی قیمت نمادها در محدودههای مثبت و منفی تابلوی معاملاتی بودیم، اما ریسک سیاسی منتج شده از اتفاقات روز شنبه، در روز گذشته کلیت بورس تهران را تحتتاثیر قرار داد.
قضیه درگیری ایران درمرز افغانستان
نیروهای طالبان حوالی ساعت ۱۰ صبح روز شنبه ۶خرداد از سمت افغانستان بدون درنظر گرفتن و رعایت قوانین بینالمللی و حسن همجواری با انواع سلاح مبادرت به تیراندازی به پاسگاه ساسولی واقع در حوزه هنگ مرزی زابل کردند. در جریان درگیریهایی که در روز شنبه بهوقوع پیوست، خبر تلخ شهادت و مجروحشدن تعدادی از مرزبانان ایرانی نیز مخابره شد. حتی این موضوع موجب مسدودشدن پل ابریشم، بهعنوان پرترددترین پایانه مرزی ایران و افغانستان در ایالت نیمروز شد. علاوهبر این درگیریهای مرزی که مسبوق بهسابقه است، در روزهای اخیر حساسیتهای زیادی در راستای اختلافاتی که بر سر حقآبه هیرمند بین دو کشور بهوقوع پیوسته، ایجاد شدهاست، بااینحال دیروز، اعضای کمیسیون سیاسی حکومت طالبان در افغانستان، در نشستی ضمن تاکید بر رعایت توافقنامه رود هیرمند میان ایران و افغانستان، داشتن روابطحسنه با ایران را بخشی از سیاست حکومت طالبان خواندند.
ریسک سیاسی و لزوم تنوعبخشی
ریسک کاهش ارزش سرمایهگذاری به دلیل تغییرات سیاست و نظامهای سیاستگذاری یک کشور، در ادبیات مالی به ریسک سیاسی مشهور است. این ریسک به انتظارات سرمایهگذاران نسبت به آینده سیاسی یک کشور بستگی دارد و کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند، ریسک سیاسی در آنها پایین است. مواردی همچون بروز یک جنگ ناگهانی یا پایانیافتن آن، انتخاب رئیسجمهور جدید یا فوت ناگهانی رئیسجمهور و امثالهم از جمله مواردی است که بازده سرمایهگذاریها را تحتتاثیر قرار میدهد. بهترین راه برای محفوظ ماندن از ریسک سیاسی آن است که سرمایهگذاریها بلندمدت باشد یا در کشورهای مختلفی سرمایهگذاری انجام گیرد. سبد سرمایهگذاری یا پورتفوی ترکیب مناسبی از داراییهای مالی یا سایر داراییها است که یک سرمایهگذار آنها را به نیت سرمایهگذاری خریداری میکند. هدف از تشکیل سبد، تقسیمکردن ریسک سرمایهگذاری بین چند دارایی است.
بهاینترتیب سود حاصل از یک دارایی میتواند در مواقعی که یکی از کلاسهای دارایی موجود در پورتفوی سرمایهگذار (مانند سهام) در اثر ریسکهای مختلف وارده با زیان و کاهش ارزش مواجه میشود، پورتفوی سرمایهگذاری را با یک حاشیه امن همراه کند؛ مثلا اگر پورتفوی سرمایهگذار متشکل از دو کلاس دارایی سهام و طلا باشد. در مواقعی که سایه یک ریسک سیاسی، موجب کاهش قیمتها در بازار سهام شود، دارایی دیگر موجود در پورتفوی یعنی طلا میتواند یک حاشیه امن برای پورتفوی باشد و به وضعیت کلی پورتفوی ثبات ببخشد، چون طلا یک دارایی امن است و در مواقعی که سایه ریسکهای سیاسی و اقتصادی بر آینده اقتصاد جهانی و کشورها سایه میافکند، این دارایی با استقبال مواجه میشود، پس نتیجه اینکه تشکیل پورتفوی از کلاسهای دارایی و رعایت اصل تنوعبخشی میتواند ریسکهای سرمایهگذاری را کاهش دهد و تاثیر اصابت این ریسک را به حداقل کاهش دهد.
سابقه واکنش بورس به ریسکهای سیاسی
در هفدهم خرداد ۱۳۹۶ نیز بهواسطه حمله داعش به مجلس شورایاسلامی، فضای کشور ملتهب شد. این حمله نخستین حمله بزرگ کشور از زمان بمبگذاری سال۱۳۸۹ در زاهدان محسوب میشد. واکنش بورس تهران به این ریسک، بسیار کوتاهمدت بود و فقط در همان روز ۱۷ خرداد شاهد افت نماگرهای بازار سهام بودیم و بازار سهام در روزهای بعد از آن به روند نوسانی خود در آن مقطع ادامه داد، پس مشاهده میشود که بورس تهران به بروز این ریسک واکنش کوتاهمدتی داشته است.
مهمترین ریسک سیاسی تاریخ بورس
بعد از ترور سردار سلیمانی در عراق در دی ۹۸، پیشبینی میشد که انعکاس عمیق این خبر در معاملات هفته بعدی پس از وقوع این ماجرا نمایان شود. همین سناریو نیز رنگ واقعی به خود گرفت و در اولین روز معاملاتی پس از ظهور این ریسک سیاسی (۱۴ دی ۹۸)، شاخصکل بورس تهران افت ۳۶/ ۴درصدی را ثبت کرد. نماگر هموزن نیز در این روز افت ۹۵/ ۳درصدی را ثبت کرد. فشار فروش در هفته اول پس از بروز این ریسک به حدی بود که در ۴ روز معاملاتی هفته اول پس از این ماجرا نماگر اصلی بازار سهام افت ۸۸/ ۷درصدی داشت و شاخص هموزن نیز متاثر از فشار عرضه در اکثر سهمهای بازار، کاهش ارتفاع ۹۵/ ۱۰درصدی را تجربه کرد. البته در آن مقطع شاهد حمایت گسترده مقام ناظر از بازار بودیم و دامنهنوسان قیمتها در بازار سهام کاهش پیدا کرد تا فروشهای هیجانی معاملهگران دستبهماشه به حداقل برسد؛ در واقع سازمان بورس از این مورد بهعنوان یکسوپاپ اطمینان برای سرمایهگذاران استفاده کرد تا به سرمایهگذاران این پیام را مخابره کند که بازار بهزودی به تعادل خواهد رسید.
البته این موضوع نیز به حقیقت بدل شد و حمایتهای مقامناظر و اتمام فروش سهامداران هیجانی موجب شد که شاخصکل بورس تهران در سومین روز معاملاتی هفته دوم پس از ترور سردار سلیمانی، به ارقام بالاتری از مقداری که قبل از وقوع این ریسک قرار داشت، برسد. فشار تقاضا در روزهای ۲۲ و ۲۳ دی سال۹۸ در بورس تهران بهگونهای بود که در دو روز متوالی شاخصکل بورس تهران و شاخص هموزن با افزایش ارتفاع بیش از ۳درصدی مواجه شدند و فروشندگانی که با چاشنی ترس و گریز از ریسک سیاسی اقدام بهفروش سهام کرده بودند، بار دیگر در قامت خریدار به بازار بازگشتند.
ریسک جنگ روسیه و اوکراین
در اوایل اسفند۱۴۰۰ نیز بهواسطه افزایش تنشها در شرقاروپا و حمله روسیه به اوکراین، در بورس تهران عدهای از سرمایهگذاران ریسکگریز دستبهماشه را وادار بهفروش سهام کرد. گرچه این جنگ ارتباط مستقیمی به ایران نداشت، اما در آن مقطع، خوشبینیها به احیای برجام در بالاترین سطح خود قرار داشت و آغاز جنگ از سوی روسیه از سوی معاملهگران بورس تهران، بهعنوان مانعی برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات یا آسیب به روند مذاکرات ایران با طرفین غربی تفسیر شد و برای چند روز بر صحنه معاملات بازار سهام سایه افکند، اما بازار سهام فقط دو روز به این ریسک اهمیت داد و بعد شاهد شروع یک روند صعودی کوتاهمدت در بورس تهران بودیم. دلیل شکلگیری روند صعودی در آن مقطع در بورس نیز افزایش قیمت برخی از کامودیتیها مانند نفت و اوره بهواسطه جنگ روسیه و اوکراین بود که سبب شد تا سهام کامودیتیمحور بورس تهران (همچون سهمهای پتروشیمی و پالایشی) با استقبال مواجه شود، بهگونهایکه شاخصکل بورس تهران که در زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین در کانال یکمیلیون و ۲۰۰هزارواحدی قرار داشت، در بازه زمانی دو ماهه با رشد ۲۵درصدی به کانال یکمیلیون و ۵۰۰هزارواحدی رسید.
همانطور که مشاهده میشود در یک دههاخیر در اغلب موارد بورس تهران به اتفاقات و ریسکهای سیاسی در تعیین جهت خود وزن قابلتوجهی دادهاست، اما این واکنشها کوتاهمدت بودهاند و بازار بعد از فروکشکردن التهابات و هیجان معاملهگران، رنگ و بوی منطقیتری به خود گرفته و به مسیر خود ادامه دادهاست. بعد از ماجرای حمله داعش به مجلس بازار سهام به رفتار نوسانی خود در آن مقطع ادامه دادهاست. بعد از شهادت سردار سلیمانی نیز بازار بعد از بازگشت به مدار منطقی، در بازه زمانی کوتاهمدت سطوح ازدست رفته را پس گرفت و بعد از آن صعود بزرگ سال۹۹ را در ادامه مسیر معاملاتی خود تجربه کرد. نهایتا در تنشهای واقعشده در شرقاروپا نیز بازار بعد از فروکشکردن هیجانات بهواسطه فرصتهایی که در برخی صنایع در اثر این جنگ ظهور پیدا کرده بود، در برخی سهمها نهایت استفاده را برد.
منبع: دنیایاقتصاد
برچسب ها: ریسک سیاسی ، بورس ، طالبان ، ایرانمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ریسک سیاسی بورس طالبان ایران شاخص کل بورس تهران بورس تهران سرمایه گذاری هزار واحدی بازار سهام ریسک سیاسی آن مقطع تحت تاثیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۳۲۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفتوگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبههای این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیقتر کنکاش کند. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپوگفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهرههای افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.
جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر میرسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه میبینید؟
اتفاقا نکته همینجاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان میتواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سهسالهای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان میگذرد، به نظر میرسد هم شدت درگیریها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدیتر در دستور کار خود قرار دادهاند. هرچند به نظر میرسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفتوآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، ترددنداشتن گروههای تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمیتوان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرتعالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهمتر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائتهای ایدئولوژیک تندروانه خود که میتواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمینهای ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر ایندست رفتارها نشان از سختگیری طالبان دارد و همزمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمیدهد و کوچکترین توجهی هم به قراردادهای فیمابین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.
پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیریهای مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟
بدون شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی میدهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.
چه فرقی؟
فرق اصلی به سایه سنگین نگاههای رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانشهای تند ناسیونالیستی آنان بازمیگردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزشدیدهای نیستند که بخواهند حرفهای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانشهای ایدئولوژیک و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه میکنند. درحالیکه با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلختر پیشگیری کرد. کسی نمیتواند تضمین بدهد که در درگیریهای پیشروی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای ناکرده این تنشها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزشهای لازم را دراینباره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمیتوان با نگاههای شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاههای تندروانه که متأسفانه با نگاههای ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خودبهخود زمینهای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.
مسئله خطرناکتر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه میکنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای برهمزدن حاکمیت طالبان تحلیل میکنند که میتواند به یک واکنش و برخورد سخت طالبها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمیتوان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیریها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیریهای مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکردهایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوءنیت رفتار و برخورد میکند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرزداری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.